اضطراب و استرس جنگ حسی است که در شرایط فعلی که ایران درگیر جنگ با اسرائیل است بسیار ملموستر شده است. ترس و اضطراب ناشی از جنگ میتواند حتی در شهرهای امنتر بر افکار و اعمال افراد تاثیر بگذارد و آنها را سردرگم کند. در این مقاله از دکتر مایکو میخواهم استرس ناشی از جنگ را که در حال حاضر دغدغهی خیلی از هموطنان است را بررسی و راههای کنترل آن را ارائه دهم.

استرس جنگ چیست؟
اضطراب جنگ (War Stress) یکی از عمیقترین و مخربترین شکلهای فشار روانی است که انسان میتواند تجربه کند. این نوع استرس نهتنها سلامت روان فرد را در معرض تهدید قرار میدهد، بلکه میتواند پیامدهای جسمی، اجتماعی و رفتاری بلندمدتی نیز به همراه داشته باشد. استرس جنگ به مجموعهای از واکنشهای روانی و جسمی گفته میشود که در نتیجه قرار گرفتن در معرض جنگ، درگیریهای نظامی، خشونتهای مسلحانه یا شرایط مشابه ایجاد میشود. این نوع استرس معمولاً در سربازان، بازماندگان جنگ، پناهندگان و غیرنظامیانی که درگیر درگیریهای خشونتآمیز شدهاند، مشاهده میشود.
تفاوت استرس جنگ با PTSD (اختلال استرس پس از سانحه)
گرچه اضطراب جنگ شباهتهای زیادی با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) دارد، اما میان این دو تمایزاتی وجود دارد. PTSD معمولاً پس از پایان یافتن حادثهی تروماتیک شکل میگیرد، در حالیکه استرس ناشی از جنگ میتواند در حین جنگ و حتی پیش از وقوع درگیریها نیز بروز کند. در واقع، استرس جنگ میتواند زمینهساز بروز PTSD شود.
ویژگیها | استرس جنگ | PTSD |
زمان بروز | همزمان با درگیری | پس از پایان یافتن حادثه |
نوع تجربه | جنگ، خشونت، ترس و بیثباتی | تروما، تصادف، تجاوز، جنگ |
پیامد روانی | اضطراب، بی خوابی، تنش | فلشبک، کابوس، بیحسی عاطفی |
چه کسانی بیشتر در معرض استرس جنگ قرار میگیرند؟
مطالعات روانشناسی نشان میدهند که گروههای زیر بیشترین آسیب را از اضطراب جنگ متحمل میشوند:

- سربازان و نیروهای نظامی: بهدلیل حضور مستقیم در میدان نبرد.
- پناهندگان و آوارگان: بهدلیل بیخانمانی، ناامنی و جدایی از خانواده.
- کودکان و نوجوانان: بهدلیل آسیبپذیری روانی و ناتوانی در درک شرایط.
- زنان در مناطق جنگی: بهدلیل خشونتهای جنسی و تهدیدات گسترده.
- غیرنظامیان بازمانده: که شاهد مرگ عزیزان یا تخریب خانههایشان هستند.
در گزارشی از سازمان بهداشت جهانی (WHO)، آمده است که بیش از ۳۰٪ از پناهندگان جنگی دچار درجاتی از استرس روانی مزمن هستند.
علائم روانی و جسمی استرس جنگ
این علائم معمولاً بهصورت تدریجی ظاهر میشوند و در برخی افراد حتی پس از سالها از پایان درگیریها نیز ادامه دارند. در این بخش به تفکیک، نشانههای روانی و جسمی استرس ناشی از جنگ را بررسی میکنیم.
علائم روانی استرس جنگ
استرس ناشی از جنگ میتواند منجر به تغییرات رفتاری و احساسی قابل توجهی شود. برخی از مهمترین علائم روانی عبارتاند از:
- اضطراب مزمن و حملات پانیک: افراد اغلب بدون دلیل مشخص دچار تپش قلب، تعریق، احساس مرگ قریبالوقوع یا بیقراری میشوند.
- افسردگی: کاهش علاقه به فعالیتهای روزمره، احساس پوچی و بیارزشی و افکار خودکشی.
- فلشبک (بازگشت ذهنی به صحنه جنگ): بازگشت ناگهانی و ناخودآگاه به لحظات دردناک جنگ.
- بیخوابی یا کابوس دیدن: تجربه خوابهای ترسناک مرتبط با جنگ که منجر به اختلال در خواب میشود.
- انزواطلبی و دوری از اجتماع: دوری از دوستان و خانواده بهدلیل ناتوانی در برقراری ارتباط یا احساس شرم و گناه.
- خشم و تحریک پذیری: طغیانهای عاطفی، پرخاشگری یا واکنشهای شدید به موقعیتهای بیخطر.

علائم جسمی استرس جنگ
تأثیرات جسمی استرس جنگ نیز گستردهاند و اغلب با مشکلات پزشکی اشتباه گرفته میشوند:
- دردهای مزمن: مانند سردرد، کمردرد، یا درد در ناحیه قفسه سینه بدون علت مشخص پزشکی.
- تپش قلب و تنگی نفس: ناشی از اضطراب شدید یا حملات پانیک.
- مشکلات گوارشی: سوء هاضمه، اسهال یا یبوست ناشی از تنش عصبی.
- کاهش یا افزایش وزن: تغییر اشتها بهدلیل افسردگی یا اضطراب.
- خستگی مفرط: بیانرژی بودن حتی پس از استراحت کافی.
- کاهش عملکرد ایمنی بدن: بروز بیشتر بیماریهای ویروسی یا عفونتها بهدلیل ضعف سیستم ایمنی.
نوع نشانهها | علائم رایج |
روانی | اضطراب، افسردگی، فلشبک، بیخوابی، انزواطلبی، خشم |
جسمی | درد مزمن، مشکلات گوارشی، تپش قلب، کاهش وزن، خستگی، ضعف ایمنی |
تشخیص زودهنگام این نشانهها برای جلوگیری از مزمن شدن آسیبها بسیار حیاتی است. در بخش بعدی، به بررسی علل و عوامل بروز استرس ناشی از جنگ میپردازیم.
علت بروز استرس جنگ
اضطراب جنگ، پدیدهای پیچیده و چندعاملی است. هرچند که خود جنگ بهعنوان عامل اصلی شناخته میشود، اما عوامل متعدد دیگری نیز در شدت و نوع این استرس نقش دارند. درک این عوامل میتواند به پیشگیری، درمان و بهبود اثرات ناشی از آن کمک شایانی کند.

۱. تجربه مستقیم درگیریها: افرادی که مستقیماً در میدان نبرد حضور داشتهاند، مانند سربازان، داوطلبان یا حتی غیرنظامیانی که در مناطق جنگزده زندگی کردهاند، بیش از سایرین در معرض استرس جنگ هستند. مواجهه با مرگ، جراحت، یا تماشای از دست رفتن عزیزان میتواند تأثیری ماندگار بر ذهن بگذارد.
۲. از دست دادن عزیزان و دوستان: یکی از شدیدترین محرکهای روانی، مرگ یا مفقود شدن عزیزان در جنگ است. این تجربه دردناک، اغلب با احساس گناه، افسردگی و شوک عاطفی همراه است که میتواند به اختلالات روانی بلندمدت منجر شود.
۳. آوارگی و مهاجرت اجباری: جنگها اغلب باعث بیخانمانی و مهاجرتهای اجباری میشوند. زندگی در کمپهای پناهجویان یا کشور بیگانه، نبود امنیت شغلی و فرهنگی، و احساس بیریشه بودن، زمینهساز اضطراب و افسردگی عمیق است.
۴. شکنجه، تجاوز و خشونتهای سازمانیافته: افرادی که در دوران جنگ قربانی شکنجه، تجاوز جنسی، یا خشونتهای فیزیکی و روحی سازمانیافته شدهاند، بیشتر در معرض ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هستند. این افراد معمولاً نیاز به حمایت روانی طولانیمدت دارند.
۵. عدم حمایت اجتماعی و اقتصادی پس از جنگ: بازگشت به زندگی عادی پس از پایان جنگ، اگر بدون حمایت روانی، اقتصادی یا اجتماعی باشد، میتواند زمینهساز تداوم استرس جنگ شود. نبود فرصتهای شغلی، فقر، نادیدهگرفتهشدن از سوی جامعه، یا برچسب خوردن (استیگما) باعث تشدید اختلالات روانی میشود.
کاهش و درمان استرس جنگ
کاهش اضطراب جنگ فرآیندی پیچیده و چندمرحلهای است که نیازمند ترکیبی از حمایتهای روانی، اجتماعی و حتی پزشکی است. در ادامه، مهمترین راهکارهای کاهش و درمان این نوع استرس را بهطور کامل بررسی میکنیم:

۱. درمان رواندرمانی (Psychotherapy)
رواندرمانی یکی از مؤثرترین روشها برای کاهش استرس جنگ است. این درمان توسط روانشناس یا رواندرمانگر آموزشدیده انجام میشود و انواع مختلفی دارد:
الف) درمان شناختی-رفتاری (CBT): درمان شناختی-رفتاری به فرد کمک میکند تا افکار منفی و تحریفشده ناشی از جنگ را شناسایی کرده و آنها را با الگوهای سالمتری جایگزین کند. مثال: سربازی که دائم کابوسهایی درباره جنگ میبیند، یاد میگیرد چگونه با تکنیکهای خاص ذهنش را آرام کرده و با واقعیتهای فعلی زندگی کند.
ب) درمان مواجههای (Exposure Therapy): در این روش، فرد بهصورت تدریجی با خاطرات دردناک خود مواجه میشود. این درمان برای کاهش شدت واکنشهای احساسی نسبت به خاطرات جنگ بسیار مؤثر است.
پ) درمان گروهی: شرکت در جلسات گروهی با افرادی که تجربهای مشابه داشتهاند، میتواند حس همدلی، درک و پذیرش را افزایش دهد. احساس اینکه تنها نیستند، نقش مهمی در روند بهبودی دارد.
۲. مداخلات دارویی
در موارد شدید استرس جنگ یا در کنار رواندرمانی، ممکن است داروهایی توسط روانپزشک تجویز شود:
نوع دارو | کاربرد |
داروهای ضد افسردگی | کاهش اضطراب و افکار منفی |
داروهای ضد اضطراب | آرامسازی علائم فیزیکی اضطراب |
داروهای خوابآور | رفع اختلالات خواب |
توجه: مصرف دارو باید حتماً زیر نظر پزشک باشد و خوددرمانی بهشدت منع میشود.
۳. حمایت اجتماعی و خانوادگی
هیچ درمانی بدون حمایت اجتماعی مؤثر نیست. افرادی که از سوی خانواده، دوستان یا سازمانهای اجتماعی حمایت میشوند، شانس بالاتری برای بهبودی دارند. مخصوصاً در زمان نگارش این مقاله که بمباران در تهران ادامه دارد توجه به این راهکارها بسیار موثر است. راهکارها:
- گوش دادن بدون قضاوت به فرد آسیبدیده
- فراهمکردن محیطی امن و با ثبات
- تشویق به حضور در جمع و فعالیتهای اجتماعی
نقلقول از یک روانشناس بالینی:
«درمان استرس جنگ تنها در مطب روانشناس انجام نمیشود؛ گاهی یک آغوش امن از سوی یک دوست میتواند همانقدر مؤثر باشد.»
پس با هم حرف بزنید. اگر احساس میکنید کسی گوشهگیر شده سعی کنید برای حرف زدن با او شرایط را آماده کنید تا به شما بگوید نگرانی و استرسهایش دقیقاً ناشی از چیست. در این بحبوحه فقط ماییم که میتوانیم به هم کمک کنیم.

۴. فعالیتهای هنری و خلاقانه
هنر درمانی، نوشتن خاطرات، نقاشی، موسیقی یا هر نوع فعالیت خلاقانه دیگر، میتواند راهی برای بیان احساسات سرکوبشده و کاهش بار روانی باشد. در یک مطالعه در دانشگاه برکلی (۲۰۲۰)، شرکتکنندگان جنگزدهای که روزانه بهمدت ۳۰ دقیقه نقاشی میکردند، طی ۶ هفته کاهش قابل توجهی در علائم PTSD نشان دادند.
پس اگر به نوشتن، خواندن، نقاشی کشیدن علاقه دارید و یا میخواهید آنها را امتحان کنید الان بهترین موقعیت است. بگذارید هنر و خلاقیت به مواجهی کمی راحتتر با این شرایط سخت کمکی کند.
۵. ورزش و فعالیتهای بدنی
ورزش منظم، بهویژه ورزشهایی مانند یوگا، پیادهروی، شنا یا هنرهای رزمی، با کاهش سطح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، باعث بهبود روحیه و آرامش ذهنی و درنهایت کاهش استرس جنگ میشود.
۶. تمرینهای تنفسی و مراقبه
تمرینهایی مانند مدیتیشن، تنفس عمیق، یا تمرکز ذهن (mindfulness) برای کنترل آنی اضطراب و آرامسازی بدن و ذهن بسیار مؤثر هستند. تمرین پیشنهادی تنفس ۴-۷-۸ است که به این شکل انجام میشود:
- 4 ثانیه دم از بینی
- 7 ثانیه نگهداشتن نفس
- 8 ثانیه بازدم از دهان
- تکرار بهمدت ۵ بار، دو بار در روز
۷. آموزش و آگاهیبخشی
آموزش خانوادهها، نیروهای امدادی، معلمان و کارمندان بهداشت روان درباره علائم و نحوهی برخورد با استرس جنگ میتواند به کاهش استیگما و ارتقاء درمان کمک کند.
در شرایط کنونی که اخبار جنگ حتی در کوچه و خیابان هم به گوش میرسد بهتر است تمام مدت به تماشای اخبار و گشتن در شبکههای مجازی مشغول نباشید. سعی کنید وقتی که با خانواده و دوستانتان میگذرانید باعث آرامش فکری همه شود و نه فقط رد و بدل اخبار جنگ. این حجم از اضطراب میتواند خیلی زود جسم و روح شما را فرسوده کند پس بیشتر مواظب حجم ورودی و محتوایی باشید که خود را در معرض آن قرار میدهید.

نتیجهگیری
استرس جنگ یکی از عمیقترین و ماندگارترین انواع اختلالات روانی است. اما با ترکیبی از درمانهای علمی، حمایت اجتماعی، دارو، هنر و آگاهی، میتوان آن را کنترل و حتی درمان کرد. مهمترین قدم، شناخت این نوع استرس و برداشتن تابوها درباره کمکگرفتن از متخصصان روان است.
در این شرایط که متاسفانه در کشور خودمان هم در جریان است اینکه کنار هم و شنوندهی تجربه و احساسات هم باشیم در کاهش اضطراب جنگ بسیار موثر است. شما میتوانید در قسمت پایین این مقاله در بخش نظرات، تجربه، احساسات، ناراحتیها و ترسهای خودتان را با من و خوانندگان این مقاله به اشتراک بگذارید تا شاید مرهمی باشد بر دلتان.
2 دیدگاه
سلام این مقاله عالی بود ازتون ممنونم
علاوه بر علائمی که نوشتید، من از چند روز پیش به محض شنیدن صدای پدافند دچار تیک عصبی هم میشم… یعنی انگشتای پاهام شروع میکنه به تکون خوردن شدید و گاهی کنترلش از دستم خارج میشه. حتی توی خواب هم این علائم رو دارم… کسی شبیه من هست؟
سلام دوست عزیز. ممنون از همراهی شما.
بله حتما هست. بسیاری در این شرایط ممکن است تیکهای عصبی را تجربه کنند. نشانههایی مثل پرش پا در خواب یا پرش پلک یا انگشتها. به زودی این مسئله را در مقالهای دیگر بررسی میکنیم.