اختلال شخصیت خودشیفته، که به آن اختلال شخصیت نارسیسم هم گفته میشود، یک اختلال روانی است که با خودبزرگبینی، نیاز مفرط به تحسین و بیتوجهی به احساسات دیگران مشخص میشود. این افراد معمولاً تصویری اغراقآمیز از خود دارند و معتقدند که باید نسبت به دیگران برتری داشته باشند. در حالی که ممکن است این افراد در ظاهر جذاب و خودکفا به نظر برسند، اما در عمق وجود خود، احساس عدم امنیت و ضعف دارند.
اختلال شخصیت خودشیفتگی میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد، زیرا افراد مبتلا به این اختلال معمولاً درک کمی از نیازهای عاطفی و روانی دیگران دارند و ممکن است از لحاظ اجتماعی و حرفهای با مشکلات زیادی روبرو شوند. این افراد ممکن است از کسانی که به آنها نزدیکند، بهرهبرداری کنند و احساسات دیگران را نادیده بگیرند. در این مقاله از دکتر مایکو میخواهم کامل علل، علائم و نحوهی بهبود این اختلال را بررسی کنم.

علائم اختلال شخصیت خودشیفته
این اختلال روانی معمولاً در اوایل بزرگسالی شروع میشود و میتواند بر روابط اجتماعی، شغلی و عاطفی تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم به طور مداوم به دنبال تأیید و ستایش از دیگرانند و ممکن است برای جلب توجه، دست به رفتارهای خودمحور و اغراقآمیز بزنند.
افرادی که دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی هستند، معمولاً مجموعهای از علائم را نشان میدهند که شامل خودبزرگبینی، نیاز به تحسین مداوم و بیتوجهی به احساسات دیگران میشود. در این بخش، به توضیح علائم اصلی این اختلال میپردازیم.

خودبزرگبینی و احساس اهمیت بالا
یکی از مشخصترین علائم اختلال شخصیت خودشیفتگی، خودبزرگبینی است. این افراد اغلب خود را فردی برتر از دیگران میدانند و به خودشان ارزش بیشتری میدهند. آنها ممکن است در مورد دستاوردهای خود اغراق کنند و به دیگران این احساس را منتقل کنند که دستاوردهایشان بسیار منحصر به فرد و غیرقابل تکرار هستند.
این خودبزرگبینی معمولاً بهطور آشکار در رفتارهای روزمرهی آنها مشاهده میشود. به عنوان مثال، ممکن است در جلسات کاری یا جمعهای اجتماعی، همیشه از خود صحبت کنند و تمایل به برجسته کردن موفقیتهایشان داشته باشند.
نیاز به تحسین مداوم شخصیت نارسیست
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته مدام دنبال تأیید و ستایش از دیگران هستند. این نیاز به تحسین میتواند آنها را به انجام اقداماتی سوق دهد که باعث جلب توجه و تایید دیگران شود. در این شرایط، حتی زمانی که افراد دیگر سعی میکنند احساسات خود را بیان کنند، فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی به جای گوش دادن، بیشتر تمایل دارد که توجهها را به خود جلب کند.
بیتوجهی به احساسات دیگران
یکی دیگر از علائم برجستهی اختلال شخصیت نارسیسم، بیتوجهی به احساسات و نیازهای دیگران است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است درک کمی از مشکلات و چالشهای عاطفی دیگران داشته باشند و به جای همدردی، تمرکز خود را بیشتر بر روی نیازهای خود بگذارند. این رفتار میتواند در روابط شخصی و حرفهای مشکلات زیادی ایجاد کند.

روابط سطحی و سلطهگر
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است در روابط خود به جای تلاش برای برقراری ارتباط عمیق و معنادار، معمولاً از روابط سطحی و خودمحور استفاده کنند. این افراد ممکن است در تلاش باشند تا بر دیگران سلطه پیدا کنند و از روابط به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند.
حس برتری و حقطلبی
افراد با اختلال شخصیت نارسیسم اغلب خود را بیشتر از دیگران لایق میدانند. این حس برتری میتواند در موقعیتهای مختلف خود را نشان دهد. به عنوان مثال، ممکن است انتظار داشته باشند که از دیگران به طور ویژه برخوردار شوند یا در تصمیمگیریها همیشه برتری داشته باشند.
پس نارسیستها چه کسانی هستند؟
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی (نارسیستها) بهطور کلی خود را برتر از دیگران میبینند و همیشه به دنبال تایید و تحسین از دیگران هستند. این افراد به شدت نیازمند توجه و تحسین هستند و معمولاً در تلاشاند که خود را مهمتر از آنچه که هستند، نشان دهند. آنها مدام به دنبال تایید از طرف دیگران میگردند و ممکن است برای جلب توجه از هر وسیلهای استفاده کنند. این ویژگیها میتواند باعث مشکلات زیادی در روابط عاطفی، اجتماعی و شغلی افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم شود.

علت ایجاد اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟
در این بخش، به بررسی عوامل مختلفی که میتوانند در بروز این اختلال تأثیرگذار باشند، خواهیم پرداخت.
عوامل ژنتیکی
تحقیقات نشان میدهند که افراد دارای سابقه خانوادگی از اختلالات شخصیتی یا مشکلات روانی ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال باشند. به عبارت دیگر، اگر فردی در خانوادهی خود افرادی با ویژگیهای خودشیفتگی داشته باشد، احتمال ابتلای او به اختلال شخصیت نارسیسم بیشتر خواهد بود.
تجارب دوران کودکی و محیط اجتماعی
نحوهی تربیت و تعامل با والدین و دیگر افراد مهم در دوران رشد، میتواند تأثیر زیادی بر شکلگیری شخصیت فرد داشته باشد. تحقیقات نشان دادهاند که تربیتهای افراطی، چه از نوع بسیار حمایتی یا بسیار سختگیرانه، میتوانند به توسعهی ویژگیهای خودشیفتگی در فرد منجر شوند.
- والدین افراطی: والدینی که به طور افراطی از فرزند خود ستایش میکنند یا بر او فشار زیادی میآورند تا بیوقفه موفق باشد، میتوانند باعث شوند که کودک در بزرگسالی به خودبزرگبینی و نیاز مفرط به تحسین گرایش پیدا کند.
- والدین بیتوجه یا نادیدهگیرنده: از سوی دیگر، کودکانی که از محبت و توجه والدین خود محروم بودهاند یا در شرایط بیتوجهی قرار داشتهاند، ممکن است به خودشیفتگی روی آورده و برای جلب توجه و تأیید تلاش کنند.
ترکیب عوامل ژنتیکی و محیطی
ترکیب عوامل ژنتیکی و محیطی نیز میتواند به بروز اختلال شخصیت خودشیفتگی کمک کند. برخی افراد ممکن است به دلیل ویژگیهای ژنتیکی خود به نوعی از آسیبپذیری روانی دچار شوند که آنها را در برابر شرایط محیطی خاص آسیبپذیرتر میکند. برای مثال، فردی که به طور طبیعی در برابر فشارها و چالشهای اجتماعی حساس است، ممکن است در یک محیط خانوادگی دشوار یا بیتوجهی مواجه شده و به نارسیسم دچار شود.

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی
تشخیص اختلال شخصیت نارسیسم بر اساس ارزیابیهای بالینی انجام میشود. در این فرآیند، متخصصین روانشناسی یا روانپزشکی با استفاده از معیارهای موجود در DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی)، به شناسایی نشانههای این اختلال میپردازند. برخی از مراحل و ابزارهایی که برای تشخیص این اختلال به کار میروند، عبارتند از:
معیارهای تشخیصی DSM-5
در DSM-5، اختلال شخصیت نارسیست بهطور خاص با 9 معیار تشخیصی همراه است. برای تشخیص این اختلال، فرد باید حداقل 5 مورد از این معیارها را از خود نشان دهد. این معیارها عبارتند از:
- احساس بزرگمنشی و اهمیت بیپایان: فرد خود را مهمتر از آنچه که هست میداند.
- نیاز به تحسین و توجه مداوم: فرد به طور دائم به جلب توجه و تحسین نیاز دارد.
- کمتوجهی به احساسات دیگران: فرد به راحتی به نیازها و احساسات دیگران بیتوجه است.
- حس خودمحوری: فرد بیشتر به خواستهها و نیازهای خود اهمیت میدهد تا دیگران.
- احساس برتری: فرد خود را در مقایسه با دیگران برتر میداند.
- استفاده از دیگران برای رسیدن به اهداف شخصی: فرد ممکن است از دیگران به عنوان ابزارهایی برای رسیدن به خواستههای خود استفاده کند.
- عدم همدلی: فرد توانایی درک احساسات و مشکلات دیگران را ندارد.
- حس حسادت یا باور به اینکه دیگران به او حسادت میکنند: فرد ممکن است به شدت به دیگران حسادت کند یا فکر کند که دیگران به او حسادت میکنند.
- رفتارهای مغرورانه یا متکبرانه: فرد ممکن است بهطور واضح رفتارهایی مغرورانه و تکبرآمیز داشته باشد.

مصاحبه بالینی و ارزیابی روانی
یک روش دیگر برای تشخیص اختلال شخصیت نارسیسم، مصاحبهی بالینی است که در آن روانشناس یا روانپزشک به صورت مستقیم با فرد صحبت میکند تا الگوهای فکری، عاطفی و رفتاری او را شناسایی کند. این مصاحبه عمیق است و سوالات متعددی در زمینههای مختلف از جمله روابط فردی، تجربیات گذشته و وضعیت روانی فعلی فرد مطرح میشود.
آزمونهای روانشناختی
آزمونهایی مانند آزمون شخصیت نئو (NEO-PI) یا مقیاس شخصیت خودشیفته (NPI) ممکن است برای ارزیابی ویژگیهای شخصیت و شناسایی علائم اختلال شخصیت خودشیفتگی استفاده شوند. این آزمونها به کمک فرد را در درک رفتارهای خود و ارزیابی میزان خودشیفتگی یاری میکنند.
اختلال شخصیت خودشیفته و ازدواج
ازدواج یک رابطهی پیچیده و نیازمند تعاملات و همدلی متقابل است، اما در افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم، این تعاملات معمولاً با مشکلات جدی روبرو میشود. ازدواج با یک نارسیست میتواند چالشهای فراوانی را به همراه داشته باشد. در این بخش، به بررسی تاثیر اختلال شخصیت خودشیفتگی بر روابط زناشویی و چگونگی تاثیر آن بر ازدواج خواهیم پرداخت.

چالشهای ازدواج با یک نارسیست:
- عدم همدلی و توجه به نیازهای شریک زندگی: افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم نمیتوانند نیازهای عاطفی و احساسی همسر خود را درک کنند. آنها معمولاً تنها به خواستهها و نیازهای خود توجه دارند و به نظرات و احساسات شریک زندگیشان اهمیتی نمیدهند. این رفتار میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن و عدم ارتباط عاطفی در ازدواج شود.
- کنترل و تسلط: نارسیستها معمولاً تمایل دارند که در روابط خود تسلط کامل داشته باشند. این افراد ممکن است سعی کنند همسرشان را تحت کنترل بگیرند و از او برای تایید و تحسین استفاده کنند. این رفتار میتواند باعث ایجاد تنش و درگیریهای مداوم در زندگی زناشویی شود.
- انتظارات غیرواقعی: افراد نارسیست انتظارات غیرواقعی از شریک زندگی خود دارند. آنها ممکن است بخواهند که همسرشان همیشه در کنار آنها باشد، از آنها حمایت کند و به آنها احترام بگذارد. این انتظارات میتواند موجب فشار بر همسر نارسیست و کاهش کیفیت رابطه شود.
- تسلیمپذیری و انفعال شریک زندگی: بسیاری از افرادی که با نارسیستها ازدواج میکنند، در تلاش برای حفظ صلح و آرامش در خانه، به تدریج تسلیم خواستهها و رفتارهای خودخواهانهی همسر خود میشوند. این امر میتواند منجر به احساس نارضایتی و استرس شدید در زندگی زناشویی گردد.
چگونگی مقابله با اختلال شخصیت خودشیفته در ازدواج
برای بهبود زندگی زناشویی با یک نارسیست، توجه به نکات زیر ضروری است:
- حفظ مرزهای شخصی: یکی از مهمترین کارهایی که در ازدواج با یک نارسیست باید انجام شود، حفظ مرزهای شخصی است. همسر نارسیست باید از ابتدا مرزهای واضح و قابل اجرا تعیین کند و از همسر خود بخواهد که به این مرزها احترام بگذارد.
- گفتوگوی صادقانه: برقراری گفتوگوهای صادقانه و شفاف در مورد احساسات و نیازهای هر دو طرف میتواند به کاهش تنشها و بهبود ارتباط کمک کند. این گفتوگوها باید در فضایی آرام و بدون قضاوت انجام شود.
- حمایت از خود: افراد در این نوع ازدواجها باید به حمایت از خود و جلب کمکهای حرفهای مانند مشاوره زناشویی توجه کنند. مشاوره میتواند به فرد کمک کند تا استراتژیهایی برای مقابله با رفتارهای نارسیستگونه همسر خود پیدا کند.
مشکلات اجتماعی و شغلی شخصیت نارسیست
افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم ممکن است در تعاملات اجتماعی و شغلی با مشکلات فراوانی مواجه شوند. این اختلال میتواند بر روابط بین فردی، محیط کار و کیفیت زندگی اجتماعی فرد تأثیر منفی بگذارد. در این بخش، به برخی از چالشهای رایج این افراد در زندگی اجتماعی و شغلی پرداخته میشود.
چالشها در روابط بین فردی نارسیست ها
یکی از بزرگترین مشکلات افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم در روابط بین فردی، عدم توانایی در همدلی و توجه به احساسات دیگران است. این افراد معمولاً نیاز دارند که توجه و تحسین دیگران را جلب کنند و از آنجایی که توانایی درک نیازهای دیگران را ندارند، روابط عاطفیشان سطحی و بیثبات میشود. از جمله چالشهای رایج در روابط اجتماعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته عبارتند از:
- تنش در روابط عاطفی: افراد مبتلا به خودشیفتگی ممکن است انتظارات غیرواقعی از شریک زندگی خود داشته باشند. آنها ممکن است برای دریافت تحسین و توجه مداوم نیازمند باشند و وقتی این نیازها برآورده نمیشود، ممکن است روابط خود را قطع کنند یا احساس رنجش و خشم کنند.
- سوء استفاده از دیگران: به دلیل نگرش خودمحورانه، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است از دیگران به عنوان ابزارهایی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. این رفتار میتواند منجر به احساس بیاعتمادی و ترک روابط شود.
- مشکلات در حفظ دوستیها: از آنجایی که این افراد نمیتوانند درک کنند که دیگران نیاز به احترام و توجه دارند، ممکن است دوستیهای پایدار ایجاد نکنند و روابط خود را از دست بدهند.

چالشها در محیط کار
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است با مشکلاتی در همکاری تیمی، مدیریت تعارضات و پذیرش انتقادات روبرو شوند. برخی از چالشهای شغلی عبارتند از:
- تلاش برای تسلط و برتری: افراد نارسیست ممکن است همیشه بخواهند که در موقعیتهای شغلی برتر از دیگران باشند و تمایل دارند که خود را مهمتر از آنچه که هستند، نشان دهند. این امر میتواند منجر به تضادهای داخلی در سازمانها و نارضایتی همکاران شود.
- مشکلات در پذیرش انتقادات: افرادی که به اختلال شخصیت خودشیفته دچار هستند، معمولاً در برابر انتقادات حساس و مقاوم هستند. این مشکل میتواند مانع از یادگیری و پیشرفت آنها در محیط کار شود.
- رفتارهای مغرورانه و متکبرانه: در محیطهای کاری، این افراد ممکن است از رفتارهای مغرورانه و تحقیرآمیز برای جلب توجه و تایید استفاده کنند. این امر میتواند روابط کاری را آسیبپذیر کرده و به تعارضات منجر شود.
- محدودیت در پیشرفت شغلی: در بسیاری از موارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی ممکن است در طولانیمدت با موانعی در مسیر پیشرفت شغلی خود روبرو شوند. در حالی که برخی از ویژگیهای نارسیست ها مانند اعتماد به نفس بالا و تمایل به درخشش در موقعیتهای اجتماعی میتواند در ابتدای کار به سود فرد باشد، این ویژگیها در درازمدت به مشکلاتی مانند ناتوانی در همکاری با دیگران، مشکلات در مدیریت روابط و برخورد با انتقادات منجر میشوند.

درمان اختلال شخصیت خودشیفته
درمان اختلال شخصیت نارسیسم میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال ممکن است از پذیرش مشکل خود خودداری کنند. با این حال، درمانهای روانشناختی و روانپزشکی میتوانند به کاهش علائم و بهبود کیفیت زندگی فرد کمک کنند.
رواندرمانی (Psychotherapy)
یکی از روشهای اصلی درمان اختلال شخصیت نارسیسم است که به فرد کمک میکند تا الگوهای تفکر و رفتاری خود را شناسایی کند و به تغییر آنها بپردازد. برخی از انواع رواندرمانی که در درمان این اختلال مؤثر هستند عبارتند از:
- رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT): این روش به فرد کمک میکند تا تفکرات منفی و خودمحور خود را شناسایی و اصلاح کند.
- رواندرمانی تحلیلی: این روش به تحلیل و بررسی تجربیات گذشته فرد میپردازد و به شناسایی ریشههای اختلال کمک میکند.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): این درمان به فرد کمک میکند تا احساسات خود را بهطور مؤثرتر مدیریت کند و خود را بپذیرد.

دارو درمانی
اگر فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی دچار مشکلات روانی دیگری مانند افسردگی یا اضطراب باشد، ممکن است پزشک داروهایی مانند ضدافسردگیها یا آرامبخشها را تجویز کند. داروها بهطور مستقیم برای درمان اختلال شخصیت خودشیفته استفاده نمیشوند، اما میتوانند به کاهش علائم همراه کمک کنند.
پیشگیری از اختلال شخصیت نارسیسم
پیشگیری از اختلال شخصیت خودشیفته عمدتاً به نحوهی تربیت و تعامل با کودکان بستگی دارد. از آنجا که بسیاری از ویژگیهای این اختلال در دوران کودکی شکل میگیرند، توجه به نحوهی رشد و پرورش شخصیت کودکان میتواند به پیشگیری از بروز اختلالات شخصیتی کمک کند. در این بخش، به برخی از راههای پیشگیری و آموزش در خصوص اختلال شخصیت خودشیفتگی خواهیم پرداخت.
آموزش والدین و تربیت صحیح
والدین میتوانند با ایجاد محیطی حمایتگر و محبتآمیز به کودک کمک کنند تا احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس سالم پیدا کند. برخی از اصول تربیتی که میتوانند به پیشگیری از این اختلال کمک کنند عبارتند از:
- تأکید بر همدلی: آموزش به کودک برای درک و احترام به احساسات و نیازهای دیگران میتواند به کاهش خودمحوری و خودشیفتگی کمک کند.
- تشویق به پذیرش انتقاد: والدین میتوانند به کودکان خود یاد دهند که انتقاد را بهعنوان فرصتی برای یادگیری و رشد در نظر بگیرند، نه تهدیدی برای عزت نفس.
- توجه به احساسات کودک: والدین باید احساسات کودک را جدی بگیرند و او را تشویق کنند تا احساسات خود را ابراز کند، بدون اینکه احساس کنند برای جلب توجه باید کارهای بزرگ و افراطی انجام دهند.
آموزش و حمایت در محیطهای آموزشی
آموزش و پشتیبانی در مدارس و محیطهای آموزشی میتواند نقش مهمی در پیشگیری از اختلال شخصیت خودشیفته ایفا کند. با ارائهی برنامههای آموزشی که بر رشد همدلی، تعاملات مثبت اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تمرکز دارند، میتوان به شکل مؤثری از بروز این اختلال جلوگیری کرد.

نتیجهگیری
اختلال شخصیت خودشیفتگی میتواند تأثیر عمیق و گستردهای بر زندگی فردی، روابط اجتماعی و محیط کاری فرد بگذارد. این اختلال معمولاً با ویژگیهایی همچون خودشیفتگی، نیاز به تحسین و عدم همدلی شناخته میشود. درک بهتر این اختلال و تاثیرات آن میتواند به افراد کمک کند تا با رفتارهای نارسیستیک خود کنار بیایند یا از روابط پیچیده با افراد مبتلا به این اختلال اجتناب کنند. همچنین، شناخت درمانهای موجود برای اختلال شخصیت نارسیسم میتواند به بهبود شرایط زندگی افراد مبتلا به این اختلال کمک کند.
«اگر شما هم در مورد اختلال خوشیفته اطلاعات، سوال و تجربهی مشابهی دارید، در قسمت نظرات با من و خوانندگان این مقاله به اشتراک بگذارید.»